تنظیم شروع و پایان
به جرئت میتوان گفت که شروع و پایان سخنرانی مهم ترین بخش های سخنرانی هستند.بیشترین میزان توجه مخاطب به سخنرانی زمان شروع و پایان است.در یک جلسه سخنرانی حضور داشتم که سخنران در اوایل صحبت خود شروع به خواندن شعر کرد.شعری که همان ابتدا مشخص بود به آن مسلط نیست.بعد از یکی دو بیت خواندن، یک مصرع را به کل فراموش کرد و افرادی که در ردیف اول نشسته بودند به او یاد آوری میکردند اما به قدری همهمه زیاد شد که سخنران نمیتوانست چیزی بشنود.به هر زحمتی که بود شعر را دست و پا شکسته جمع کرد اما نتیجه چه بود؟ ما بقی صحبت به افتضاح ترین شکل ممکن پیش رفت و استرس او هر لحظه ای که میگذشت بیشتر میشد.اهمیت شروع و پایان سخنرانی بسیار زیاد است و به هیچ وجه نباید در این مواقع ریسک کرد.
چرا شروع سخنرانی انقدر مهم است؟
اولین فایده ی یک شروع قدرتمند بالا رفتن اعتماد به نفس است.اگر شروع خوبی داشته باشید،حتی اگر در ابتدای صحبت استرس داشته باشید این استرس رفته رفته کاهش پیدا میکند چون پیش خود فکر میکنید اول صحبت ها که خوب پیش رفت پس ما بقی آن هم به خوبی انجام خواهم داد.شروع خوب باعث میشود حرفه ای جلوه کنید و مخاطب راحت تر تصمیم بگیرد که آیا شما فرد خوبی برای توجه کردن هستید یا نه؟ در واقع مخاطب با شروع صحبت شما میفهمد که این کاره هستید یا قرار است وقت او را تلف کنید.
شروع جذاب
استفاده از الگوی تات
این الگو از سه کلمه تعجب،اتصال و تناسب گرفته شده است.استفاده از این الگو در شروع سخنرانی احتمال موفقیت شما را بالاتر می برد.باید کاری کنید یا نکته ای بگویید یا اطلاعاتی ارائه کنید که مخاطب شگفت زده شود،سپس این کار یا اطلاعات را به صحبت خود متصل کنید و در نهایت متناسب با آن باقی صحبت خود را ادامه دهید طوری که مخاطب از این اتصال و تناسب لذت ببرد.توصیه میکنم حتما سخنرانی دن گیلبرت در تد را در این زمینه مشاهده کنید.
شروع با علاقه اصلی مخاطبان
در این کتاب در مورد اهمیت مخاطب شناسی زیاد صحبت کردم اما باز هم باید تاکید کنم که این موضوع بسیار مهم است به طوری که حتی در شروع سخنرانی که یکی از مهم ترین بخش های ارائه هست هم به آن نیاز داریم.
اگر در هر جمعی علاقه اصلی آن جمع را پیدا کنیم ، با ارتباط دادن شروع صحبت هایمان به آن میتوانیم یک شروع عالی و موفقیت آمیز داشته باشیم.
شروع با آمار و ارقام تکان دهنده
یکی از بهترین روش ها برای شروع سخنرانی استفاده از آمار و ارقام است.آمار ها میتوانند مخاطبان را کنجکاو و روی صندلی هایشان میخکوب کنند.دوباره همان نمونه سخنرانی دن گیلبرت در تد،نمونه جالبی است.او میگوید از نظر تکاملی دو میلیون سال ، مدت زمان زیادی نیست اما در دو میلیون سال وزن مغز انسان تقریبا سه برابر شده است.بوم! به نظر شما با این شروع طوفانی مخاطبین کنجکاو نخواهند شد که بیشتر راجع به این موضوع بدانند؟
البته باید از آمار معتبر و علمی استفاده کرد و منظور ما این نیست که با هر آمار و ارقامی، کنجکاوی مخاطبان را برانگیزانیم.صحت این آمار و ارقام و منبع آن ها از خود آن ها مهم تر هستند.
پرسیدن سوال
سوال پرسیدن در ابتدای سخنرانی هم مخاطب را کنجکاو میکند و تا زمانی که پاسخ سوال را پیدا نکند آرام نخواهد نشست.سوال های درست باعث میشوند در ذهن مخاطب یک شکاف ایجاد شود و فقط با یافتن پاسخ آن سوال است که آن شکاف را برای او پر میکند.میتوان اینطور گفت که سوال پرسیدن باعث میشود مخاطب تشنه شود و برای رفع این عطش تنها آبی که وجود دارد جواب سوال است.
دیدگاهتان را بنویسید